پنجمين شماره روزنامه "اعتمادملي" مورخه شنبه 01 آذر ماه 89 جهت چاپ و تكثير بر روي پيشخوان سايت «تحول سبز» قرار گرفت. دانستن حق مردم است، و اكنون همت يكايك ما را براي رساندن حتي يك نسخه از آن به دست مشتاقان طلب ميكند:
در نقاله نخست تحت عنوان «جنبش سبز چه میخواهد؟» آمده است:
مردمی که به امید اصلاح امور و آرزوی تغییر وضعیتشان در انتخابات شرکت کردند، انقلاب اسلامی را به خوبی جلوی چشمشان داشتند. برای همین بود که مردم با همه تجربیاتی که از انتخابات کمحاصل گذشته داشتند، باز هم انتخابات را بهعنوان راه اصلاح برگزیدند.
چیزی که مردم را از حاصل انقلاب ۵۷ دلسرد کرده بود، به انحراف کشیده شدن آرمانها و آرزوهایشان بود. اما چرا آن آرمانها و آروزهایی که برایش سالها مبارزه کردند و هزینه دادند به این راحتی منحرف شد؟ درباره به انحراف کشیدهشدن انقلابها سخن بسیار است، اما شاید یک دلیل عمده انقلاب ما را به انحراف و برخی را به فساد کشاند و آن اینکه قبل از انقلاب اسلامی کمتر در مورد نوع حکومت حرفی زده شد و همه خواستار رفتن شاه بودند. حتی در آن روزهای آخر هم، امام خمینی در پاریس در مورد نوع حکومت بحث جمهوری اسلامی را مطرح کرد و گفت «جمهوری مثل همه جمهوریها». اما بسیاری، از ماهیت حکومتی به نام جمهوری اسلامی در ابهام بودند. همه عدالت و رفع فساد و فقر و تبعیض، و استقلال کشور را میخواستند اما در چه قالبی؟
شاید همین تجربه باعث شده که در جریان اعتراضات مردمی اخیر، بعضیها بپرسند، آخر چه میشود؟ و یا اگر این ها بروند چه کسی قرار است بیاید؟ یا اگر بعدی از این ها هم بدتر باشد چه؟ این سئوال ها طوری مطرح می شود که گویی قرار است انقلابی چون انقلاب ۵۷ رخ دهد! یا قرار است، گروهی ایدئولوژیک بر سر کار بیایند که شاید بهتر یا بدتر از اینها باشند! اما تفاوت جنبش سبز با بسیاری حرکات دیگر این است که گروههای مختلف از غنی تا فقیر را در خود جای داده است. فقیری که از سر فقر به وضعیت موجود معترض است و میداند که استبداد و قدرت مطلقه، سد راه توسعه اقتصادی و رفع فساد است، خوب میداند که شاید تفاوتهایی با همرزم دیگرش داشته باشد، اما راه رسیدن همه آنها به هدفهایشان با اولویتهای متفاوت، رفع استبداد و رسیدن به دموکراسی است.
این دموکراسی قرار نبود که از راه انقلاب به دست آید، اما در شرایط فعلی حرفی از انتخابات هم نمیتوان زد؛ چه آنکه تصور باطلی است که امید به برگزاری انتخاباتی آزاد از سوی نظام، در شرایط عادی را داشته باشیم.
آنچه که کمتر میتوان در آن شک داشت این است که هدف جنبش سبز، رسیدن به آرمان هایی که در انقلاب اسلامی مطرح شد و مغفول مانده، یعنی آزادی، اجرای قانون و رفع تبعیض و فساد است، عاری از نهادهای خودمختار و غیرپاسخگو. در این جمهوری نه قرار است شخصی در راس قرار گیرد که کنار رفتنش از قدرت غیرممکن باشد و نه قرار است که تفکر گروهی خاص به جامعه القاء شود، بلکه با انتخاب آزادِ مردم، گروهی اداره امور کشور را با نظارت پارلمانی که با رای مستقیم مردم تشکیل شده، برای مدتی محدود در دست میگیرد و با رای مردم هم کنار میرود.
شاید صحبت از نحوه رسیدن به این آرمان که در بسیاری از کشورهای جهان پس از سالها تلاش برای آزادی، نتیجه داده است، سخت باشد اما شکی نیست که نظام در صورت سکوت مردم، نه تنها عرصه را برای گروهای مختلف باز نمی کند، بلکه روزبهروز به سمت خودمحوری که نتیجهاش فساد بیشتر است هم پیش میرود.
خواسته جنبش در این حرکت، رسیدن به دموکراسی است، با روش های دموکراتیک همچون تجمعهای مسالمتآمیز و آرام و درخواست تغییر در قانون اساسی و برگزاری انتخابات واقعا آزاد بدون دخالت نهادهای خودمختار همچون شورای نگهبان و ارگانهای نظامی.
شکی نیست که راه آسانی در پیش نیست، اما شاید بیش از صد سال تلاش مردم ایران برای رسیدن به عدالت و آزادی، تازه در حال نتیجه دادن است و فرصتی به دست آمده که شاید تا مدتها قابل تکرار نباشد. همه این بازداشت ها و برخوردها و نظامی شدن شهرها، ناشی از قدرت جریان حاکم نیست بلکه ضعف حاکمان در مدیریت مطالبات مردم را نشان میدهد که پس از چندین سال و به بهانه انتخابات سر باز زده و به زور سرنیزه هم فرو نمینشیند و به هر بهانهای خود را بروز میدهد.
براي دریافت فايل pdf روي تصوير زير كليك كنيد
پی دی اف (452 کیلو بایت)
لينك كمكي دانلود مستقيم pdf: "اينجا"
لينك دانلود مستقيم فايل تصويري jpg: "اينجا" حجم 274 كيلوبايت
در نقاله نخست تحت عنوان «جنبش سبز چه میخواهد؟» آمده است:
مردمی که به امید اصلاح امور و آرزوی تغییر وضعیتشان در انتخابات شرکت کردند، انقلاب اسلامی را به خوبی جلوی چشمشان داشتند. برای همین بود که مردم با همه تجربیاتی که از انتخابات کمحاصل گذشته داشتند، باز هم انتخابات را بهعنوان راه اصلاح برگزیدند.
چیزی که مردم را از حاصل انقلاب ۵۷ دلسرد کرده بود، به انحراف کشیده شدن آرمانها و آرزوهایشان بود. اما چرا آن آرمانها و آروزهایی که برایش سالها مبارزه کردند و هزینه دادند به این راحتی منحرف شد؟ درباره به انحراف کشیدهشدن انقلابها سخن بسیار است، اما شاید یک دلیل عمده انقلاب ما را به انحراف و برخی را به فساد کشاند و آن اینکه قبل از انقلاب اسلامی کمتر در مورد نوع حکومت حرفی زده شد و همه خواستار رفتن شاه بودند. حتی در آن روزهای آخر هم، امام خمینی در پاریس در مورد نوع حکومت بحث جمهوری اسلامی را مطرح کرد و گفت «جمهوری مثل همه جمهوریها». اما بسیاری، از ماهیت حکومتی به نام جمهوری اسلامی در ابهام بودند. همه عدالت و رفع فساد و فقر و تبعیض، و استقلال کشور را میخواستند اما در چه قالبی؟
شاید همین تجربه باعث شده که در جریان اعتراضات مردمی اخیر، بعضیها بپرسند، آخر چه میشود؟ و یا اگر این ها بروند چه کسی قرار است بیاید؟ یا اگر بعدی از این ها هم بدتر باشد چه؟ این سئوال ها طوری مطرح می شود که گویی قرار است انقلابی چون انقلاب ۵۷ رخ دهد! یا قرار است، گروهی ایدئولوژیک بر سر کار بیایند که شاید بهتر یا بدتر از اینها باشند! اما تفاوت جنبش سبز با بسیاری حرکات دیگر این است که گروههای مختلف از غنی تا فقیر را در خود جای داده است. فقیری که از سر فقر به وضعیت موجود معترض است و میداند که استبداد و قدرت مطلقه، سد راه توسعه اقتصادی و رفع فساد است، خوب میداند که شاید تفاوتهایی با همرزم دیگرش داشته باشد، اما راه رسیدن همه آنها به هدفهایشان با اولویتهای متفاوت، رفع استبداد و رسیدن به دموکراسی است.
این دموکراسی قرار نبود که از راه انقلاب به دست آید، اما در شرایط فعلی حرفی از انتخابات هم نمیتوان زد؛ چه آنکه تصور باطلی است که امید به برگزاری انتخاباتی آزاد از سوی نظام، در شرایط عادی را داشته باشیم.
آنچه که کمتر میتوان در آن شک داشت این است که هدف جنبش سبز، رسیدن به آرمان هایی که در انقلاب اسلامی مطرح شد و مغفول مانده، یعنی آزادی، اجرای قانون و رفع تبعیض و فساد است، عاری از نهادهای خودمختار و غیرپاسخگو. در این جمهوری نه قرار است شخصی در راس قرار گیرد که کنار رفتنش از قدرت غیرممکن باشد و نه قرار است که تفکر گروهی خاص به جامعه القاء شود، بلکه با انتخاب آزادِ مردم، گروهی اداره امور کشور را با نظارت پارلمانی که با رای مستقیم مردم تشکیل شده، برای مدتی محدود در دست میگیرد و با رای مردم هم کنار میرود.
شاید صحبت از نحوه رسیدن به این آرمان که در بسیاری از کشورهای جهان پس از سالها تلاش برای آزادی، نتیجه داده است، سخت باشد اما شکی نیست که نظام در صورت سکوت مردم، نه تنها عرصه را برای گروهای مختلف باز نمی کند، بلکه روزبهروز به سمت خودمحوری که نتیجهاش فساد بیشتر است هم پیش میرود.
خواسته جنبش در این حرکت، رسیدن به دموکراسی است، با روش های دموکراتیک همچون تجمعهای مسالمتآمیز و آرام و درخواست تغییر در قانون اساسی و برگزاری انتخابات واقعا آزاد بدون دخالت نهادهای خودمختار همچون شورای نگهبان و ارگانهای نظامی.
شکی نیست که راه آسانی در پیش نیست، اما شاید بیش از صد سال تلاش مردم ایران برای رسیدن به عدالت و آزادی، تازه در حال نتیجه دادن است و فرصتی به دست آمده که شاید تا مدتها قابل تکرار نباشد. همه این بازداشت ها و برخوردها و نظامی شدن شهرها، ناشی از قدرت جریان حاکم نیست بلکه ضعف حاکمان در مدیریت مطالبات مردم را نشان میدهد که پس از چندین سال و به بهانه انتخابات سر باز زده و به زور سرنیزه هم فرو نمینشیند و به هر بهانهای خود را بروز میدهد.
پی دی اف (452 کیلو بایت)
لينك كمكي دانلود مستقيم pdf: "اينجا"
لينك دانلود مستقيم فايل تصويري jpg: "اينجا" حجم 274 كيلوبايت
0 نظرات:
ارسال یک نظر